۱۳۹۶ آذر ۵, یکشنبه

وزارت اطلاعات از اصرار شجاعانه ى پرستو فروهر در پيگيرى قتل هاى زنجيره اى عصبانى است.

🎤 امروز در مصاحبه اى كوتاه با وحيد پور استاد از راديو فردا در مورد سئوال شش نماينده مجلس از وزير اطلاعات درباره دلايل شكايت اين وزارتخانه از پرستو فروهر و ايجاد مزاحمت هرساله براى برگزارى مراسم بزرگداشت داريوش و پروانه فروهر گفتم
✳️ گرچه اين اقدام كمى دير هنگام است و اساسا آنها به نمايندگى از افكار عمومى تشنه ى حقايق بايد مدتها قبل اين سئوال را مطرح مى كردند اما ماهى را هر وقت كه از آب بگيريم تازه است و اين اقدام شجاعانه را بايد قدر دانست زيرا احتمالا انگيزه آنها از طرح اين سئوال همانهايى است كه قبلا على مطهرى در ياداشتى نوشته بود كه وزارت اطلاعات و حاكميت بجاى  دلجويى و عذرخواهي از پرستو فروهر مدعى هم شده اند و از اين بابت بايد پاسخگو باشند. گرچه متاسفانه عذرخواهى نكردن در قبال اشتباهات مديريتى در جمهورى اسلامى نهادينه شده است.

✳️ فرقى ندارد كه وزارت اطلاعات در دولت روحانى باشد يا دولت احمدى نژاد، واقعيت ها نشان داده است كه خط مشى اصلى اين نهاد توسط رهبرى و بيت تعيين مى شود بنابراين با اينكه اتهام پرستو فروهر تبليغ عليه نظام و توهين به مقدسات اعلام شده است اما كيست كه نداند اينها همه بهانه اى بيش نيست و اصل داستان بر ميگردد به عصبانيت وزارت اطلاعات و ساير نهادهاى امنيتى نظام از اصرار شجاعانه ى او در پيگيرى قتل هاى زنجيره اى! زيرا عليرغم گذشت نوزده سال از اين فاجعه ملى و موانع ايجاد شده توسط حاكميت نه تنها هنوز انگيزه اش را از دست نداده است بلكه همچنان پافشارى مى كند كه با توجه به اعترافات قاتلان مبنى بر اينكه حذف مخالفان سياسى از وظايف سازمانى اشان بوده است و اين قربانيان تنها موارد آنها نبوده اند بايد پرونده مجددا بصورت عادلانه مورد دادرسى قرار گيرد.


✳️ بازنگرى و طرح مجدد اين پرونده ملى دليل اصلى وحشت حاكمان جمهورى اسلامى است زيرا در اينصورت نه تنها پاى آمران زنده اما مسئوليت گريز به پرونده باز خواهد شد بلكه ابعاد آن به قتل ساير دگرانديشان از مسيحيان، بهائيان، اهل سنت و مخالفان سياسى و حتى سليقه اى (مانند احمد خمينى) نيز گسترش خواهد يافت و براى همگان معلوم خواهد شد كه چگونه در مقطعى از زمان ماموريت اصلى وزارت اطلاعات جمهورى اسلامى حذف فيزيكى با توجيه شرعى و قتل قربتاً الى الله بوده است، ماموريتى كه كه نه تنها خودسرانه - آنگونه كه در اطلاعيه وزارت اطلاعات در سال ١٣٧٧در توجيه اين قتلها بيان شده بود- بلكه كاملا با برنامه ريزى و أهداف از پيش تعيين شده انجام مى شده است

۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

تحريم فعال انتخابات مجلس نهم به چه معناست ؟

میزگرد بررسی انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و مساله تحریم فعال آن با حضور آقای دکتر محمد علی توفیقی روزنامه نگار وعضو سابق سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و آقای بهروز خلیق مسوول هیئت سیاسی اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

۱۳۹۰ بهمن ۹, یکشنبه

آیا حصر خانگی به نفع موسوی و کروبی بود؟

  • یکشنبه 29 ژانویه 2012
آیا حصر خانگی به نفع موسوی و کروبی بود؟
DR

«اگر من جای آقایان موسوی و کروبی بودم ترجیح می دادم در بازداشت خانگی باشم. بازداشت رهبران جنبش سبز به نفعشان بود. اگر حکومت آن‌ها را بازداشت نمی‌کرد از سطح رهبران سیاسی به دو فعال سیاسی تقلیل پیدا می‌کردند.» این اظهارنظری است از رضا علیجانی که محمدعلی توفیقی و محمدرضا یزدان‌پناه در مخالفت با او می‌گویند به حصر رفتن آن‌ها به نفع حاکمیت بوده و باعث بروز ضعف و دوشقه شدن جنبش سبز شده است.

نوشته: رضا ولی‌زاده

بازداشت خانگی آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان در آستانۀ یک سالگی است.
حصر آن‌ها از کجا آغاز شد؟
سال گذشته میرحسین موسوی و مهدی کروبی از مردم دعوت کردند تا روز ۲۵ بهمن برای اعلام همبستگی با انقلابیون مصر و تونس در یک راهپیمایی شرکت کنند و آن راهپیمایی به تظاهراتی علیه حاکمیت جمهوری اسلامی تبدیل شد.
حصر خانگی موسوی و کروبی هم از‌‌ همان روز ۲۵ بهمن آغاز شد.
احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان نیز در خطبه‌های نماز جمعه از قوه قضاییه خواست تا تمامی ارتباط آن‌ها را با مردم قطع کنند.
در تاریخ ۹ اسفند سایت کلمه اعلام کرد میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همچنین همسران ایشان یعنی زهرا رهنورد و فاطمه کروبی دستگیر شده‌ و به زندان حشمتیه تهران منتقل شده‌اند.
اما غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوۀ قضاییه این خبر را تکذیب کرد. و البته بعد‌ها سایت کلمه و مشاوران رهبران جنبش سبز هم این خبر را تکذیب کردند.
شورای هماهنگی راه سبز امید هم از مردم دعوت کرده بود تا روز دهم اسفند به خیابان‌ها بیایند و به ادامۀ حصر خانگی رهبران جنبش و همسرانشان اعتراض کنند. مردم هم به غیر از تهران در برخی شهر‌ها به خیابان آمدند اما حضور آن‌ها با سرکوب نیروهای امنیتی روبه رو شد.
اکنون حصر خانگی رهبران جنبش در حالی به سالگرد خود نزدیک می‌شود که یک تماس نا‌شناس با فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد از تصمیم برای شیمی درمانی آن‌ها خبر می‌دهد.
در آخرین واکنش به حصر خانگی میرحسین موسوی، کروبی و همسرانشان ۳۹ زندانی سیاسی در بیانیه‌ای از مردم خواسته‌اند تا از هیچ کوششی برای پیگیری آزادی رهبران محبوس جنبش سبز در بهمن ماه جاری دریغ نکنند.
در این بخش از میزگرد زمینه‌ها و زمانه‌ها بازداشت خانگی رهبران جنبش سبز و همسرانشان را در یک سال گذشته با آقایان رضا علیجانی، روزنامه نگار، پژوهشگر و تحلیل گر سیاسی، محمدعلی توفیقی روزنامه نگار و عضو سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و محمدرضا یزدان پناه، روزنامه نگار، بررسی کردیم.

بعد از حصر آقایان کروبی و موسوی برخی سایت های وابسته به حاکمیت تیتر زدند: «موسوی و کروبی دستگیر شدند اما ایران قیامت نشد» میهمان میزگرد هم به همین پرسش پاسخ دادند: چرا بعد از دستگیری رهبران جنبش ایران قیامت نشد؟

رضا علیجانی، روزنامه‌نگار، پژوهشگر و فعال ملی مذهبی در پاسخ به این پرسش گفت: «بازداشت رهبران جنبش سبز در مقطعی صورت گرفت که جنبش به سمت یک حالت قفل شدگی داشت پیش می رفت و به دوران افول خود نزدیک می شد. اگر این حصر خانگی قبل تر اتفاق می افتاد می با واکنش های بسیاری مواجه می شد. این حصر را نباید به صورت جداگانه بلکه باید در فرایند کل جنبش باید تحلیل بکنیم و آن را در قالب سوال کلی تری با این عنوان تحلیل کنیم که: چرا جنبش سبز به نتیجه نرسید؟ یا چرا فعالیت خیابانی جنبش از حالت خطی به نقطه چین تبدیل شد؟»

محمدعلی توفیقی، عضو سابق سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و مشاور اسبق استاندار کردستان نیز معتقد است: هوشمندی و تبدیر حاکمیت توانست جنبش را دچار سکون و زمین گیری کند و هم موضوع بازداشت رهبران را با خبررسانی نادرست و تحریف شده مشمول مرور زمان و فراموشی کند. اگر دقت کنید حتی حاکمیت امروز نپذیرفته که رهبران جنبش را بازداشت کرده و ادعا می کند رهبران جنبش خودشان خواسته اند تا برای محافظت آن ها را در شرایط ویژه ای قرار دهیم.»

محمدرضا یزدان پناه، روزنامه‌نگار فعال در سایت روزآنلاین دربارۀ علت شکل نگرفتن اعتراض های جدی در قبال بازداشت خانگی آقایان موسوی و کروبی گفت: «وقتی مأموران امنیتی داشتند دور منزل آقای موسوی دیوار می کشیدند، مردم معترض چند خیابان آن طرف تر با عدۀ دیگری از مأموران امنیتی درگیر بودند. این خود شاید نمادی از بی هدفی تجمع های خیابانی جنبش سبز به ویژه پس از روز قدس بود. تجمع هایی که هیچ استراتژی و هدف مشخصی نداشت و شکل نگرفتن اعتراض‌های بزرگ در قبال بازداشت آقایان موسوی و کروبی را هم باید در همین چاچوب نقص در رهبری و طراحی استراتژی اعتراض های خیابانی دید.»

اما نبود رهبران جنبش سبز و قطع ارتباط آن ها در یک سال گذشته چه تأثیری بر روند فعالیت جنبش گذاشت؟ آیا این تأثیر منفی بود؟

رضا علیجانی در پاسخ به این پرسش توضیح داد: «از یک منظر حتی فکر می کنم این حصر به نفع رهبران جنبش سبز بود. در شرایطی که یک جنبش روبه افول است، رهبر آن در سطح یک فعال سیاسی تقلیل می یابد که در چنین شرایطی زندان برای او بهتر از زمانی است که آزاد است و کاری هم نمی تواند انجام بدهد. به لحاظ وجودی و آرامش درونی یک فعال سیاسی اکتیو که به ویژه در جایگاه رهبری یک جریان قرار گرفته باشد اگر کاری در بیرون نتواند انجام بدهد زندان برای او بهتر از آزادی است. اگر حاکمیت، رهبران جنبش را در حصر قرار نمی داد در درازمدت (نه در کوتاه مدت) تصمیم هوشمندانه تری بود ورهبران جنبش رفته رفته از سطح رهبر به یک شخصیت و چهرۀ سیاسی تبدیل می شدند، یعنی همان روندی که آقای خاتمی طی کرد.»

علیجانی ادامه داد: «اما به نظرم با در حصر قرار دادند حکومت کمک بزرگی به آقای موسوی و کروبی کرد. اما ضربه ای که به جنبش سبز وارد کرد این بود که حرکت جنبش داشت از حالت خطی به حالت نقطه چینی تبدیل می شد. اگر این رهبران در حصر نبودند می توانستند سر بزنگاه ها یک تنگلر و انگیزشی برای جنبش ایجاد کنند. این که این انگیزش ها تا چه حد موثر بود و فایده داشت را نمی توان با قاطعیت گفت. آیا همان مشکلی که بعدا شورای هماهنگی با آن مواجه شد که فراخوان به تظاهرات می داد و استقبالی صورت نمی گرفت آیا برای آقایان موسوی و کروبی هم به وجود می آمد نکته ای است که نمی توان با قاطعیت در مورد آن نظر داد.»
این فعال ملی مذهبی تأکید کرد: «قطعا شأن و جایگاه و رابطۀ عاطفی رهبران جنبش سبز با بدنۀ جنبش متفاوت از شورای هماهنگی راه سبز امید است که بیشتر در قامت یک حزب عمل کرده و در قامت یک شورای هماهنگی یا جبهه موفق نبوده است. شاید آقای موسوی و کروبی هم خیلی سرنوشت متفاوتی پیدا نمی کردند. از این منظر فکر می کنم در حصر قرار دادن رهبران جنبش سبز بیشتر به ضرر حاکمیت بود تا آقایان موسوی و کروبی. حتی اگر جنبه های اجتماعی آثار حصر رهبران جنبش را کنار بگذاریم به لحاظ آرامش روانی و اخلاقی من اگر جای آقای موسوی و کروبی بودم دوست داشتم همین اتفاق برایم بیفتد؟»

محمدعلی توفیقی برخلاف رضا علیجانی معتقد است: «به نظر من بازداشت رهبران بیشتر به نفع جمهوری اسلامی و به نفع تداوم استبداد و حفظ وضعیت موجود بوده است. رهبران جنبش اگر در حصر قرار نمی گرفتند و ارتباطشان با بدنۀ اجتماع قطع نمی شد قطعا رابطۀ بهتری از آن چه امروز از طریق شورای هماهنگی و نمایندگان رسمی آن ها، با بدنۀ جامعه دارند می داشتند. حاکمیت به خاطر تأثیر و نفوذ آن ها بر شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور به حصرشان دست زد. آن ها را حصر کرده چون می خواهد انتخابات دیگری برگزار کند. حضور آقایان کروبی و موسوی می توانست نقشۀ حاکمیت را برای برگزاری یک انتخابات فرمایشی دیگر برهم زند. امروز باید از آن هایی که بیرون هستند و ادعای رهبری جنبش را دارند پرسید که چه کرده اند و چه می توانسته اند بکنند؟»

یزدان پناه نیز در اظهار نظری نزدیک به محمدعلی توفیقی گفت: «برای پاسخ به این سوال باید ابتدا پرسید آقایان موسوی و کروبی در عمل به عنوان رهبران جنبش سبز مشغول چه کاری بودند؟ آن ها رسما در مقابل قدرت مرکزی و رهبر ایران ایستاده بودند و این می توانست برای مشروعیت چنین قدرت مطلقه ای خطرناک باشد. از آن جا که آقایان کروبی و موسوی تمامی مطالبات اقشار رادیکالتر جنبش را نمایندگی نمی کردند اما به واسطۀ ایستادن در مقابل شخص آقای خامنه ای موفق شده بودند حمایت کلیت جنبش سبز و حتی اپوزیسیون قدیمی خارج از ایران را هم به دست بیاورند.»
او اضافه کرد: «حکومت و نهاد یا فردی که حصر آقایان کروبی و موسوی را طراحی کرده بود از قرار معلوم می دانست در نبود آقایان موسوی و کروبی افراد و گروه هایی میدان دار جنبش سبز می شوند که به شکل بالقوه و تاریخی توانایی دو شقه کردن جنبش سبز را داشتند. افرادی که گفتمان جنبش اصلاح طلبی را نمایندگی می کردند واساسا عملکرد آن ها کمترین هماهنگی و سنخیت را با کلیت جنبش سبز و موضع و عملکرد آقایان کروبی و موسوی داشت. این اتفاق در بلندمدت نه تنها توانست انرژی جنبشی معترضان را کاملا محدود کند بلکه در نهایت باعث شد در غیاب آقایان کروبی و موسوی کسانی به عنوان نمایندگان جنبش مطرح شوند که از ابتدا سنخیتی با جنبش سبز و مطالبات مشخص آن نداشتند.»

اما در نبود رهبران جنبش سبز عملکرد شورای هماهنگی راه سبز امید، مشاوران آقایان موسوی و کروبی و همچنین دیگر افرادی که نقش نمایندگان گفتمان سیاسی رهبران جنبش سبز را نمایندگی می کردند در یک سال گذشته چگونه بود؟ آیا کارنامۀ کاری آن ها قابل دفاع است؟

رضا علیجانی در پاسخ به این پرسش توضیح داد: «شورای هماهنگی در قالب یک حزب در حدی که الان در کشور انرژی جنبشی وجود دارد عملکردش در همان حد بوده و موفق بوده؛ اما در قالب جنبش متکثر سبز و شورای هماهنگی که باید جبهه ای عمل کند موفق نبوده است و این برمی گردد به آن رهبری جنبش از سوی آقایان موسوی و کروبی. به نظر من جنبش یک حرکتی بود که کمتر دارای رهبری بود و آقای کروبی و موسوی همیشه پشت سر جنبش حرکت می کردند نه جلوی جنبش.»
علیجانی افزود: «به تعبیر یکی از رهبران سیاسی کشور که از نزدیکان آقای موسوی و کروبی است آقای موسوی مانند یک نقاش پست مدرن می خواست عمل کند که می خواست رنگ را روی تابلو بپاشد و خودش رنگ بگیرد، خودش طرح بگیرد و نگاه پست مدرنی به سیاست داشت. در حالی که جامعۀ ما یک جامعۀ در حال گذار بود. در جامعه ای که نهاد حزبی و صنفی و اتحادیه های شغلی و کاری نداریم، بحث شبکه های افقی مانند بحث های پست مدرنی است که وارد جامعه ای می شود که به لحاظ تشکیلاتی عقب مانده و در حال گذار است.»
این روزنامه نگار با تأکید بر این که نقص مدیریتی در سطح رهبری جنبش از آغاز وجود داشته گفت: «همین نقص به شورای هماهنگی و کسان دیگری که ادعای رهبری جنبش را دارند منتقل شد که اصلی ترین ایراد آن یک رهبری پسینی است.»

محمدعلی توفیقی نیز پاسخ داد: «شورای هماهنگی راه سبز امید، تنها بخشی از جنبش سبز است و نمی توانیم جنبش را به این شورا محدود کنیم. متأسفانه شورا از زمانی که به وجود آمده نه تعریف آن مشخص است و نه اعضای آن و وقتی تشکیلاتی است که از یک عملکرد شفاف برخوردار نیست نمی توانیم به سادگی آن را نقد کنیم. اما اگر بپرسیم توانسته اند گفتمان رهبران جنبش سبز را نمایندگی کنند یا خیر؟ به نظرم باید پاسخ داد: خیر! در سازماندهی تجمع های مردمی برای اعتراض به رهبران جنبش هم ناموفق بوده اما توانسته در سطح بین المللی گفتمان آقای موسوی وکروبی را مطرح کنند.»

محمدرضا یزدان پناه هم در پاسخ به پرسش مطرح شده گفت: «قبل از انتخابات یک همکاری خوب بین آقایان کروبی و موسوی وجود داشت که تا پیش از حصر ادامه داشت اما بعد از حصر آن ها، مجموعه هایی که مواضع این دو را نمایندگی می کردند می توان گفت رابطه شان تقریبا قطع شد. این رابطه ای که الان بین اقای امیرارجمند به عنوان مشاور آقای موسوی و آقای مجتبی واحدی به عنوان مشاور مهدی کروبی وجود دارد نمونۀ روشنی است که می توان گفت اساسا هیچ رابطه ای میان آن ها وجود ندارد .»
او تأکید کرد: «جنبش سبز جنبشی بود که تئوری ناپاک خودی و غیرخودی را به شکل گسترده ای در میان اهالی آن از بین برد؛ اما متأسفم که پس از حصر که نگاه همه جانبه و وسیع رهبران جنبش را از روی جنبش برداشت، تئوری خودی و غیرخودی به فضای سیاسی و رسانه ای و به میان بدنۀ جنبش سبز بازگشت.»

براي شنيدن اينجا را كليك كنيد

۱۳۹۰ دی ۲۹, پنجشنبه

سردترین انتخابات جمهوری اسلامی در میان اقلیت‌های قومی

گزارش دويچه وله از انتخابات مجلس نهم

بسیاری از نامزدهای انتخاباتی دوره‌ی نهم مجلس شورای اسلامی که گرایش‌های انتقاد‌آمیزی داشتند، رد صلاحیت شدند. حذف نام داوطلبان نمایندگی مجلس به‌ویژه در نواحی و مناطق قومی کشور بیشتر بوده است. رد صلاحیت شدگان چه می‌گویند؟

آمار دقیقی از تعداد رد صلاحیت شدگان نامزدهای انتخابات مجلس نهم وجود ندارد، اما نام برخی از شخصیت‌های منتقد و معروف در میان آن‌ها به چشم می‌خورد. رد صلاحیت شدگان بویژه در میان نامزدهای مناطق قومی بیشتر بوده اند. دراستان‌های کرد‌نشین ایران به رغم تحریم اصلاح طلبان و احزاب عمده‌ی سیاسی کرد، نامزدهای "جبهه متحد کرد" برای انتخابات مجلس نهم ثبت‌نام کردند، اما صلاحیت آن‌ها نیز تائید نشد.

دلایل رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی چه بود؟

عبدالله سهرابی نماینده‌ی دوره ششم مجلس که این‌باراز سوی جبهه متحد کرد از مریوان و سروآباد ثبت نام کرده بود، درباره‌ی دلایل رد صلاحیت خود می‌گوید: «به استناد بند ۳ ماده ۳۰ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی صلاحیت من رد شد. بند ۳ به وابستگی نامزدها به احزاب و گروه‌های غيرقانونی مربوط است. حال من عضو كدام حزب و گروه غيرقانونی بوده‌ام، معلوم نيست وخودم هم خبرندارم».

آقای سهرابی ادامه می‌دهد: «انتخابات ایران در یک فضای بسته و در دو مرحله اجرائی و نظارتی و تحت شرایط نظارت استصوابی انجام می‌گیرد. اما تبعیض، فشار و محدودیت برای اقلیت کرد به دلیل شرایط سیاسی، منطقه‌ای، تاریخی وهمچنین مطالبات سیاسی که این اقلیت قومی دارد، بیشتر است. در حقیقت فضای بسته سیاسی - امنیتی در کردستان نسبت به نقاط دیگرمحسوس‌تر است. درنتیجه روی افرادی مثل من که مطالبات سیاسی و مدنی مردم را مطرح می‌کنند، حساسیت بیشتری وجود دارد و چنین نامزدهائی در دوره‌های متمادی حذف می‌شوند».

چرا برای انتخابات ثبت نام کردید؟

از پیش روشن بود که نامزدهای انتخاباتی جبهه متحد کرد رد صلاحیت خواهند شد. با این‌همه آن‌ها در انتخابات نهم ثبت نام کردند. دلیل آن‌ها چه بود؟

محمدعلی توفیقی، مشاور پیشین استاندار کردستانمحمدعلی توفیقی، مشاور پیشین استاندار کردستانعبدالله سهرابی در پاسخ این پرسش می‌گوید: «اپوزسیون داخلی، خارجی و تشکل‌های مدنی به‌طور آشکار و پنهان، مستقیم و غیرمستقیم انتخابات مجلس را تحریم کردند. با این وجود ما به‌عنوان فعالان سیاسی و مدنی و اعضای تشکل جهبه متحد کرد در تهران و کردستان، از آنجا که اعتقاد داریم روش‌های سیاسی و مدنی اصولی‌ترین و دمکراتیک‌ترین راه برای تحقق مطالبات هستند، تصمیم گرفتیم در انتخابات شرکت کنیم. ما در شرایط تحریم مشارکت کردیم و بابت همین مسئله مورد انتقاد جریانات مختلف سیاسی قرار گرفتیم، اما بازهم رد صلاحیت شدیم».

نامزد انتحابات مجلس: خوشحالم رد شدم

این نامزد انتخاباتی رد صلاحیت شده از جبهه متحد کرد در گفتگو با دویچه وله تاکید می‌کند که به‌خاطر رهائی از « پروسه‌ی انتخاباتی غير آزاد وغير‌دمکراتیک» خوشحال است.

وی در این رابطه اشاره می‌کند: «تحت چنین شرایطی با احساس مسئولیت به مردم هزینه‌ها را پذیرفتم تا نقشی در روند سیاسی و در پارلمان داشته باشم. اکنون خوشحالم که خودشان این بار را از دوش من برداشتند و باعث شدند که از پروسه این انتخابات غیر دمکراتیک کنار بروم . من حتی اعترض هم نکردم و باعث خوشحالی من هم شد.»

اصلاح طلبان انتخابات را تحریم کردند

دکتر محمد علی توفیقی، روزنامه نگار، عضو سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و عضو پیشین "شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد" می‌گوید، پس از وقایع ۱۳۸۸ اصلاح طلب‌ها بطور کامل از صحنه سیاست رسمی ایران حذف شدند ولی اصول‌گراها به خاطر "بازار گرم انتخاباتی" می‌خواهند یک نمایشی از حضور اصلاح طلبان را داشته باشند. اصلاح طلبان به صورت رسمی در انتخابات نیستند و کسانی هم که خودشان را اصلاح طلب معرفی کنند و یا بخواهند اصلاح طلب جابزنند، موفق نخواهند شد وانتخابات دوقطبی نمی‌شود.

اکبر اعلمی، نماینده رد صلاحیت شده تبریزاکبر اعلمی، نامزد رد صلاحیت شده تبریزجمهوری اسلامی و ساختار مجلس بنظر توفیقی پاسخگوی مطالبات ملیت‌های ساکن کشور نیست و آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد. عضو پیشین شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد ادامه می‌دهد: «من به نمایندگی از اصلاح طلبان کرد صحبت نمی‌کنم. به‌عنوان یک کارشناس مسائل کردستان صحبت می‌کنم. چون آن جریان نماینده رسمی ندارد و بیانیه‌های آن را می‌توان در "سایت‌های سبز" مطالعه کرد، شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد، رسما اعلام کرده که کاندیدایی برای انتخابات ندارد و حمایتی از کاندیداها در ۴ استان کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ایلام نمی‌کند».

مشارکت مردم در مناطق قومی کمتر خواهد بود

دکتر محمد علی توفیقی مشاور پیشین استاندار کردستان پیش‌بینی می‌کند مشارکت مردم در انتخابات مجلس در مناطق قومی به‌ویژه در کردستان بسیار پائین خواهد بود. وی درباره دلایل آن چنین توضیح می‌دهد: «مردمی که در کردستان و سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند مطالباتی داشتند که به هیچ وجه به آن‌ها پاسخ داده نشده است. از جمله رفع تبعیض‌های قومی، مذهبی، برخورداری از حقوق برابر با سایر شهروندان ایرانی و توسعه اقتصادی مناطق آن‌ها. این مطالبات آن‌ها برآورده نشده و وضعیتشان بدتر شده است».

توفیقی همچنین اشاره می‌کند: «براساس آمار سال ۱۳۹۰ وزارت بهداشت امید به زندگی، به‌عنوان شاخص بسیار مهم توسعه اقتصادی و فرهنگی، در دو استان کردستان و سیستان و بلوچستان از همه جا پائین‌تراست. این نشان می‌دهد که نه تنها مطالبات مردم برآورده نشده، بلکه وضعیت بدتر شده و دلایلی برای توجیه شرکت در انتخابات وجود ندارد».

توفیقی همچنین بر این باور است که انتخابات مهندسی شده و پس از وقایع انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ موضوع انتخابات دیگر مفهومی ندارد. وی پیش‌بینی می‌کند به دلیل تحریم احزاب کردی و اصلاح طلبان کرد، مشارکت مردم در انتخابات مجلس نهم بسیار پائین خواهد بود».

به عقید‌ه‌ی عبدالله سهرابی، نامز رد صلاحیت شده «اگرمجلس یکدست و از یک تفکر خاص باشد، نباید انتظار حل مشکلات اقلیت‌های قومی و دینی را داشته باشیم». اوهم پیش بینی می‌کند در قیاس با دوره‌های پیشین مشارکت مردم در انتخابات این‌بار کمتر خواهد بود.

طاهر شیرمحمدی
تحریریه: جواد طالعی

۱۳۹۰ دی ۲۸, چهارشنبه

كردستان ايران، انتخابات مجلس نهم ( بخش چهارم)

حضور در برنامه افق تلويزيون صداي آمريكا

كردستان ايران، انتخابات مجلس نهم (بخش سوم)

حضور در برنامه افق تلويزيون صداي آمريكا

كردستان ايران، انتخابات مجلس نهم (بخش دوم)

حضور در برنامه افق تلويزيون صداي آمريكا

كردستان ايران، انتخابات مجلس نهم ( بخش نخست)

حضور در برنامه افق تلويزيون صداي آمريكا

۱۳۹۰ آذر ۴, جمعه

بررسي شكاف ها در جمهوري اسلامي

شركت در برنامه زنده ساعت ششم راديو فردا
شكاف ها در جناح هاي حاكم جمهوري اسلامي
بررسي موردي، حمله نيروهاي دادستاني تهران براي بازداشت علي اكبرجوانفكرمشاور رسانه اي محموداحمدي نژاد